اصطلاحات مربوط به طبیعت:
picturesque: خوش منظره/ دل انگیز / زیبا (معادل فارسی: آن قدر جذاب است که می توان آن را به یک عکس تبدیل کرد)
have green fingers: باغبان خوبی بودن/ مهارت داشتن در باغبانی (معادل فارسی: در حفظ سلامت گیاهان متبحر بودن)
crop yield: بازده محصول (معادل فارسی: محصولات کشاورزی)
natural resources: منابع طبیعی (معادل فارسی: چیزهایی مانند درختان، نفت و زغال سنگ که در طبیعت وجود دارند و مردم میتوانند از آنها استفاده کنند)
survival of the fittest: بقای اصلح (معادل فارسی: این اصل که حیوانات و گیاهان متناسب با شرایطی که در آن زندگی می کنند احتمال بیشتری برای زنده ماندن دارند)
crystal-clear: کاملاً شفاف/ مثل بلور (معادل فارسی: کاملاً شفاف و بسیار روشن)
murky: مبهم / تیره و تار (معادل فارسی: آنچه که تیره و تار است و به راحتی نمی توان آن را دید)
come into bloom: شکوفه دادن (معادل فارسی: گل در آوردن)
bear flowers: گل دادن (معادل فارسی: گل در آوردن)
bear fruit: میوه دادن/ به ثمر رسیدن (معادل فارسی: میوه درآوردن)
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله لیست واژگان طبیعت در انگلیسی شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.